میلاد امیرالمؤمنین حضرت علی (ع)
ره مکه پویم ، به ملک بگویم ، که به کعبه آهنگِ طَرَب نوازد
به زمین مکه سر و رو بساید ، به حریم کعبه دل و جان ببازد
ز جبین گردون ، چو ستاره رخشد ، به ساهی شب ، چو قمر بتازد
دهد این بشارت که خدا هم امشب ، ز علی ببالد به علی بنازد
علی آن که مهرش ، علی آن که قهرش ، دل و جان فروزد سر و تن گدازد
همه خلق خندان ، همه جاست خرم ، که علیِ اعلا زده پا به عالم
شهِ آفرینش ، علی آن که روشن ، شده چشم بینش ، به مه جمالش
که به غیر داور ، که بجز پیمبر ، به جهان توان دم زند از جلالش
دل و جان حقیرش ، دو جهان اسیرش ، نه کسی نظیرش ، نه کسی مثالش
صلوات داور ، صلوات قرآن صلوات احمد ، به علی و آلش
که وجود هستی بوَد از وجودش که کمال کعبه بوَد از کمالش
بخدای کعبه به تمام قرآن به صفا و مروه به صفا و زمزم
چه علی که خالق ، شده میزبانش ، چه علی که کعبه ، شده زادگاهش
همه مست فیضش ، همه عبد کویش ، همه مات قدرش ، همه محو جاهش
همگان گدایش ، همگان فدایش ، همگان رعیّت ، همگان سپاهش
همه دوستدارش ، همه بیقرارش ، همه جان نثارش ، همه خاک راهش
به حرم طلوعش ، به جهان فروغش ، به ملک عنایت ، به بشر نگاهش
قدمش به کعبه ، حرمش به گردون ، کرمش به عالم ، نِعَمش به آدم
چه علی که عالم شده مست فیضش ، چه علی که آدم شده محو رویش
چه علی که غلمان ، شده گَرد راهش ، چه علی که حورا ، شده خاک کویش
شب مکه روشن ، ز چراغ حُسنش ، دل کعبه بسته ، به شکنج مویش
به بهار دلها ، گهر ولایش ، به لب محمد (ص) دُر گفتگویش
همه سر نهاده ، به تراب راهش ، همه جام وحدت ، زده از سبویش
من و وصف آن مه ، من و مدح آن شه ، به زبان شیرین ، به بیان محکم
بخدای منّان ، به تمام قرآن ، به جلال احمد ، به مقام حیدر
به کمال زهرا ، به وقار زینب ، به شُبَیر و شبّر ، به بهشت و کوثر
به قتال حمزه ، به نبرد مالک ، به صفای سلمان ، به خلوص بوذر
به حقیقت دین ، به تمام ایمان ، به حبیب و میثم ، به بلال وقنبر
که علیست مولا ، که علیست سرور ، که علیست هادی ، که علیست رهبر
که علیست ظاهر ، که علیست باطن ، که علیست آدم ، که علیست خاتم
چه خوش است عمری ، شب و روز دائم ، ز علی بگویم ، ز علی بخوانم
به علی ببالم ، به علی بنازم ، ز علی بخواهم ، ز علی ستانم
که علیست عشقم ، که علیست عمرم ، که علیست قلبم ، که علیست جانم
گر از او نگویم ، گر از او نخوانم ، به چه کار آید ، سخن و زبانم
به فدای حیدر ، من و دودمانم ، من و خاندانم ، من و دوستانم
که علیست مظهر ، بخدای کعبه ، که علیست یاور ، به رسول اکرم
دل اگر که خواهی ، نگری خدا را ، به خدا علی بین ، به خدا علی بین
چو حرم دلت را ، حرمِ علی کن ، چو نبی دو دیده ، بگشا علی بین
همه یا علی گو ، همه با علی پو ، همه دم علی جو ، همه جا علی بین
به جهان علی بین ، به جنان علی بین ، به زمین علی بین ، به سما علی بین
به حطیم و حجر و ، به مقام و زمزم ، به صفا و مروه ، به منا علی بین
به علی نظر کن ، به علی هماره ، به علی نگه کن ، به علی دمادم
چه شوند خصمم ، چه شوند یارم ، چه برند هستم ، چه دهند کامم
به علی مطیعم ، به علی مریدم ، به علی محبم ، به علی غلامم
بوَد او حیاتم ، بوَد او مماتم ، بوَد او امیرم ، بوَد او امامم
بوَد او رکوعم ، بوَد او سجودم ، بوَد او قعودم ، بوَد او قیامم
به علی سپاسم ، به علی ثنایم ، به علی درودم ، به علی سلامم
به جلال داور ، که زکوی حیدر ،به دیار دیگر ، نروم مسلّم
علی ای صلاتم ، علی ای زکاتم ، علی ای صیامم ، علی ای نمازم
به رُخت بخندم ، به سویت بپویم ، به رهت بمیرم ، به غمت بنازم
به تو افتخارم ، به تو اعتبارم ، ز تو سربلندم ، ز تو سرفرازم
که تویی دعایم ، که تویی ثنایم ، که تویی امیدم ، که تویی نیازم
اگرم نخواهی ، اگرم نخوانی ، اگرم برانی ، به که دل ببازم
به ولایت تو ، به محبت تو ، ز شرار دوزخ ، نبوَد مرا غم
تو طبیب فردی ، تو دوای دردی ، تو یگانه مردی ، تو گره گشایی
تو خدا خصالی ، تو خدا جمالی ، تو خدا جلالی ، تو خدانمایی
تو ولیّ داور ، تو وصی احمد ، تو ابوالائمه ، تو امام مایی
ز مَلَک نکوتر ، ز بشر فراتر ، به فدات گردم ، تو مگر خدایی
به لباس انسان ، به جلال منّان ، نه از این برونی ، نه از آن جدایی
به نوای قنبر ، به زبان (میثم) ، ز تو می زند دم ، ز تو می زند دم
http://eslamdl.loxblog.com
غلامرضا سازگار (میثم)
:: موضوعات مرتبط:
اشعار امام علی (ع) ,
,
:: برچسبها:
اشعار غلامرضا سازگار (میثم) ,
اشعار حضرت علی (ع) ,